نشست سران بریکس
Article Banner

نشست سران بریکس

ممکن است این چند روز در تقویم های اقتصادی رویداد نشست سران بریکس را دیده باشید. نشست سران بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، و آفریقای جنوبی) در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین رویدادهای بین‌المللی تبدیل شده است که توانسته تاثیرات گسترده‌ای بر ژئوپولیتیک، اقتصاد جهانی و بازارهای مالی بگذارد. این مقاله تحلیلی به بررسی عمیق اهداف این نشست، چشم‌انداز آینده‌ی آن، و تأثیرات بالقوه‌اش بر بازارهای جهانی خواهد پرداخت.

این رویداد در ابتدا با عنوان بریکس در سال ۲۰۰۹ توسط چهار کشور بزرگ در حال توسعه (برزیل، روسیه، هند و چین) با هدف همکاری اقتصادی و سیاسی شکل گرفت. با پیوستن آفریقای جنوبی در سال ۲۰۱۰، تعداد آن ها اضافه شد. این کشورها به دلیل داشتن اقتصادهای در حال رشد و جمعیت بالا، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به قدرت‌های اقتصادی آینده دارند. از همان ابتدا، نشست‌های سالانه‌ بر همکاری‌های اقتصادی، تقویت تجارت و سرمایه‌گذاری، و ایجاد توازن در قدرت‌های جهانی تمرکز داشته است.

این کشورها نزدیک به ۴۲٪ از جمعیت جهان و حدود ۲۴٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص می‌دهند. این کشورها نه تنها از نظر اقتصادی مهم هستند، بلکه از لحاظ ژئوپولیتیک نیز وزنه‌ای مقابل قدرت‌های سنتی غرب به شمار می‌روند. اهمیت این نشست‌ها در این است که این کشورها به دنبال ایجاد یک نظم جهانی جدید، مستقل از سلطه اقتصادی غرب، به‌ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا، هستند.

نشست‌های بریکس مجموعه‌ای از اهداف اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را دنبال می‌کنند که برخی از مهم‌ترین آنها به این شرح است:

یکی از اصلی‌ترین اهداف بریکس ایجاد فضای همکاری اقتصادی بین اعضا است. این گروه به دنبال افزایش سطح تجارت بین اعضا، توسعه‌ی زیرساخت‌های مشترک، و بهبود سرمایه‌گذاری‌هاست. کشورهای عضو بریکس به طور مداوم بر لزوم توسعه‌ی روابط تجاری و کاهش موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای تأکید دارند.

کشورهای بریکس به دنبال کاهش وابستگی به دلار آمریکا و سایر ارزهای بین‌المللی تحت تسلط غرب هستند. یکی از دستاوردهای مهم در این زمینه، تأسیس بانک توسعه جدید است که به عنوان یک نهاد مالی مستقل برای ارائه‌ی وام به کشورهای در حال توسعه فعالیت می‌کند. این بانک به کشورهای عضو کمک می‌کند تا از سیستم‌های مالی تحت سلطه‌ی نهادهای غربی مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول مستقل شوند.

یکی دیگر از اهداف بریکس افزایش قدرت چانه‌زنی کشورهای در حال توسعه در نهادهای بین‌المللی است. اعضای بریکس همواره به دنبال اصلاح ساختار سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی برای نمایندگی بهتر منافع کشورهای در حال توسعه بوده‌اند.

بریکس به عنوان یک اتحادیه‌ی اقتصادی و سیاسی، برنامه‌هایی برای آینده دارد که می‌تواند تاثیرات چشمگیری بر نظم جهانی بگذارد. این چشم‌اندازها شامل موارد زیر است:

ایجاد یک ارز مشترک

یکی از جذاب‌ترین و بحث‌برانگیزترین پیشنهادها در نشست‌های اخیر بریکس، ایده‌ی ایجاد یک ارز مشترک است. این ارز می‌تواند جایگزینی برای دلار آمریکا در مبادلات بین اعضا باشد و به کاهش وابستگی اقتصادی به نظام مالی غرب کمک کند. اگرچه این طرح هنوز در مرحله‌ی بررسی است، اما در صورت اجرایی شدن، می‌تواند تاثیرات شگرفی بر بازارهای ارز جهانی داشته باشد.

افزایش همکاری‌های انرژی

کشورهای بریکس، به ویژه روسیه و چین، از بازیگران کلیدی در بازارهای انرژی هستند. نشست‌های بریکس می‌تواند به تقویت همکاری‌های انرژی بین اعضا منجر شود. برای مثال، چین به عنوان بزرگترین مصرف‌کننده انرژی در جهان، می‌تواند از منابع انرژی روسیه و آفریقای جنوبی استفاده بیشتری کند. این همکاری‌ها می‌تواند بازارهای جهانی نفت و گاز را تحت تاثیر قرار دهد و معادلات انرژی را تغییر دهد.

۳. گسترش عضویت

در سال‌های اخیر، علاقه‌مندی برخی از کشورهای در حال توسعه به پیوستن به بریکس افزایش یافته است. گسترش عضویت می‌تواند این گروه را به یک بلوک اقتصادی و سیاسی بزرگ‌تر و قدرتمندتر تبدیل کند. اگر کشورهایی مانند آرژانتین، ایران، و اندونزی به بریکس بپیوندند، تاثیرات این گروه بر نظم جهانی افزایش خواهد یافت. همچنین این نشست‌ها می‌توانند تأثیرات متعددی بر بازارهای مالی، کالاهای اساسی و سرمایه‌گذاری جهانی داشته باشند. یکی از مهم‌ترین تأثیرات بریکس بر بازارهای ارز، تلاش این گروه برای کاهش وابستگی به دلار است. در صورت تصویب و اجرایی شدن ارز مشترک بریکس یا افزایش مبادلات با ارزهای ملی اعضا، ممکن است ارزش دلار تحت فشار قرار گیرد. این اقدام می‌تواند به نفع ارزهای کشورهای عضو بریکس باشد و آنها را تقویت کند. همچنین بریکس نقش مهمی در تولید و مصرف کالاهای اساسی مانند نفت، گاز، و فلزات دارد. تصمیمات این گروه در زمینه تولید یا سیاست‌های تجاری می‌تواند به‌سرعت قیمت‌های جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، افزایش همکاری‌های انرژی بین چین و روسیه می‌تواند بازارهای نفت و گاز را دچار نوسانات کند. همچنین سیاست‌های زیست‌محیطی این گروه می‌تواند بر بازار مواد اولیه صنعتی تاثیرگذار باشد.

اگر این نشست ها بتواند سیستم مالی مستقل خود را توسعه دهد، فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدیدی برای شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران ایجاد خواهد شد. این سیستم مالی ممکن است به سرمایه‌گذاران کمک کند تا بدون نیاز به عبور از موانع مالی غربی، در پروژه‌های زیرساختی و توسعه‌ای کشورهای بریکس سرمایه‌گذاری کنند.

از منظر ژئوپولیتیک، نشست‌های بریکس می‌تواند توازن قدرت جهانی را به چالش بکشد. اگر این گروه به دنبال ایجاد ائتلاف‌های جدید و تغییر در ساختارهای بین‌المللی باشد، این امر می‌تواند منجر به نوسانات در بازارهای مالی و تغییر در جریان سرمایه‌ها شود. تقویت روابط بین اعضا و کشورهای همسو با آنها، می‌تواند به تضعیف تسلط اقتصادی و سیاسی غرب منجر شود و در نتیجه، سرمایه‌گذاری‌ها و تجارت جهانی را به سمت کشورهای در حال توسعه سوق دهد.

در مجموع میتوان گفت این نشست‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین گردهمایی‌های بین‌المللی در دنیای امروز، تأثیرات گسترده‌ای بر نظم جهانی و بازارهای بین‌المللی دارد. اهداف این گروه شامل تقویت همکاری‌های اقتصادی، استقلال از نظام مالی غرب، و مقابله با چالش‌های جهانی است. با توجه به نقش کلیدی کشورهای بریکس در تولید و مصرف کالاهای اساسی و تأثیرات ژئوپولیتیک این گروه، تصمیمات آنها می‌تواند بازارهای ارز، انرژی و سرمایه‌گذاری‌های جهانی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.